Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-05-03@23:32:30 GMT

لحظاتی با تانک ایرانی کرار و شلیک های دقیق آن (فیلم)

تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۶۸۱۹۵

‍‍‍‍‍‍

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی



منبع:توئیت نظامی

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: با کوچکترین تانک های تاریخ آشنا شوید ! (فیلم) تبدیل بیل مکانیکی به مین‌ روب برای انهدام مین‌های روسیه (فیلم).

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: تانک ایرانی کرار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۶۸۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روز خلیج فارس با شهنواز 

از راست اسدالله، قبصه چی که جز لج و لجبازی با ما دیدبان‌ها بلد نبود، وقتی بالای دیدگاه بودیم و ازش درخواست شلیک روی دشمن می‌کردیم، می‌گفت: باز این فرعون‌ها صبحونه شون را تو بهترین هتل دنیا خوردند رفتن بالا فکر میکنن ما قبضه چی ها نوکر و بردشون هستیم و تو این گرما دست به سینه دستوراتشون، وقتی هم اولین شلیک کردی بعد فرمایشاتشون تازه شروع میشه حالا شلیک بعدی پنجاه تا بالا بیست به راست

دومی از راست پرویزه که به خاطر کفتراش تو جنگ مونده و هشت سال ماند و ماند و هشت بار مجروح شد یک‌بار شش گلوله تیربار، یک بارش سی‌وشش تا ترکش، یک‌بار دیگه چشم راستش و یک‌بار هم که

روی تخت بیمارستان جنگی با آن خونریزی شدید و قطع نشدنی رگ بین دو پا می‌گفت: دیگه به من نگید پرویز بگید پروین

و جراحش غش کرده بود از خنده

و بعد اون سمت چپی استاد شهنواز، آقا قاسم مسئول و پدر ما کوچولو بسیجی‌های مقر اسکله هشت که از همان روزهای اول جنگی با رفیقش حسین لدن (مادر همون بچه‌ها) وقتی فهمیدن بعثی‌ها، تو جاده خروجی شهر آبادان مینی‌بوس و اتوبوس و سواری مردم بی‌گناه را می‌گیرند و هرکس ریش داره را پیاده و به اسارت برده و یا اعدام صحرایی می‌کنند قسم خوردند تا آبادان از محاصره در نیاد ریششون رو نزنند و ریششان بلند شد و بلند شد و بلند شد تا آنکه شانسشون زد و محاصره شهر یک سال نشده شکسته شد وگرنه حالا حالاها هرسال رکورد جدیدتر ریششون تو کتاب رکوردهای گینس جابجا و قیافه هردویشون هم طوری ثبت می‌شد که تا حالا این‌قدر گمنام نمونند

ولی یک سال کمتری بعد، قاسم با برادر کوچک‌ترش رضا که هم‌سن من بود تو مرحله سوم عملیات خرمشهر با هم مجروح شدند و قاسم داغان و مجروح روز آزادی خرمشهر و وسط غریو شادی مردم تو خیابونا بود که ننه قاسم نتوست تحمل کنه و زد زیر گریه و خبر شهادت رضا را وسط شادی اون همه مردم به قاسمش داد

این عکس را امیر گرفت، که با هم مهمات‌های خمپاره اسدالله را می‌دزدیم و بعد به خودش می‌دادیم که برامون شلیک کنه

برای همایون شهنواز آشنایی با این بچه‌ها اون روز تو دهنه خلیج‌فارس طوری بود که انگار هم‌رزم‌های رییسعلی دلواری رو پیدا کرده

بهر حال برای من روز خلیج‌فارس با تمام جغرافیای داخل و بیرون این عکس

همگی از این‌جور آدم‌ها هستند و بس

۵۷۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901792

دیگر خبرها

  • لحظه شلیک موشک‌های کروز مقاومت عراق به سمت ۲ هدف مهم در تل‌آویو
  • (ویدئو) لحظه شلیک موشک‌های کروز مقاومت عراق به سمت بئرالسبع و تل‌آویو
  • روز خلیج فارس با شهنواز
  • تصاویر تجهیزات چهارده کشور در روسیه
  • وقتی کودک درون فرمانده تانک فعال باشد! (فیلم)
  • (ویدئو) تانک‌های آلمانی و آمریکایی به مسکو رسیدند
  • روز خلیج فارس با شهنواز 
  • اقامتگاه مدیرعامل کارخانه مشهور اسلحه‌سازی آلمان به آتش کشیده شد!
  • کشته شدن ۲ سرباز رژیم صهیونیستی در حمله خودی
  • شروع مراسم دیدار معلمان سراسر کشور با رهبر انقلاب